سخنان امام جعفر صادق(ع)...
سلیمان دیلمى مىگوید : به امام صادق - علیه السلام - عرض کردم فلانى در عبادت و
دیانت و فضیلت چنین و چنان است . فرمود : عقلش چگونه است ؟ گفتم نمىدانم .
فرمود : پاداش به اندازهء عقل است .
(اصول کافى ، ج 1 ، ص 12)
. عاقلترین مردم خوش خلقترین آنهاست .
(اصول کافى ، ج 1 ، ص 27)
. پیامبر خدا ( ص ) فرموده است : ما گروه پیامبران مأموریم که با مردم به
اندازهء عقل خودشان سخن بگوئیم .
(اصول کافى ، ج 1 ، ص 27)
. شخصى از امام صادق - علیه السلام - پرسید عقل چیست ؟
فرمود : چیزى است که بهوسیلهء آن خدا پرستش شود و بهشت بدست آید . آن شخص گوید : گفتم پس آنچه
معاویه داشت چه بود ؟ فرمود : آن نیرنگ است ، آن شیطنت است ، آن نمایش عقل
را دارد ، ولى عقل نیست .
(اصول کافى ، ج 1 ، ص 11)
. ابن سنان گوید به حضرت صادق - علیه السلام - عرض کردم : مردى هست عاقل که
گرفتار وسواس در وضو و نماز مىباشد : فرمود چه عقلى که فرمانبرى شیطان مىکند ؟
گفتم : چگونه فرمان شیطان مىبرد ؟ فرمود از او بپرس وسوسهاى که به او دست
مىدهد از چیست ؟ قطعا به تو خواهد گفت از عمل شیطان است .
(اصول کافى ، ج 1 ، ص 13)
. پیامبر خدا فرموده است : اى على هیچ تهیدستى سختتر از نادانى و هیچ مالى سودمندتر از عقل نیست .
(اصول کافى ، ج 1 ، ص 30)
. کسى که تعقل نکند رستگار نمىشود .(اصول کافى ، ج 1 ، ص 31)
. میان ایمان و کفر فاصلهاى جز کم عقلى نیست . عرض شد : چگونه اى پسر پیغمبر ؟
فرمود : بندهء خدا در حاجت خود متوجه مخلوق مىشود ، در صورتى که اگر با خلوص
نیت متوجه خدا شود آنچه خواهد در نزدیکتر از آن وقت به او رسد .
(اصول کافى ، ج 1 ، ص 32 - 33)
. کسب دانش واجب است .
( اصول کافى ، ج 1 ، ص 35)
. چون خدا خیر بندهایى خواهد ، او را در دین دانشمند کند .(اصول کافى ، ج 1 ، ص 39)
. کسى که احادیث ما را روایت کند و دلهاى شیعیان ما را استوار سازد ، از هزارعابد بهتر است .
(اصول کافى ، ج 1 ، ص 40)
. یا عالم باش ، یا دانشجو و یا دوستدار اهل علم و چهارمى ( یعنى دشمن اهل علم )مباش که به سبب دشمنى آنها هلاک شوى .
(اصول کافى ، ج 1 7 ص 41)
. راجع به قول خداوند " به درستى که فقط علماء از خداوند مىترسند " فرمود : مراد
از علماء کسانى هستند که کردارشان مطابق با گفتارشان باشد و کسانى که این چنین
نباشند ، عالم نیستند .
(اصول کافى ، ج 1 ، ص 44)
. چون مؤمنى که عالم به دین است به میرد ، رخنهاى در اسلام افتد که هیچ چیز جاى آنرا پر نمىکند .
(اصول کافى ، ج 1 ، ص 46)
. همانا مردم چون نمىپرسند هلاک مىشوند .(اصول کافى ، ج 1 ، ص 49)
. از دو صفت پرهیز کن که هر کس هلاک شد به خاطر این دو صفت بود . به پرهیز از
این که طبق راى و نظر خویش به مردم فتوى دهى یا به آنچه نمىدانى عقیدهء دینى
پیدا کنى .
(اصول کافى ، ج 1 ، ص 52)